Loading the content... Loading depends on your connection speed!

Ganje Hozour App
Ganje Hozour Iphone App Ganje Hozour Android App

Search
جستجو

Ganj e Hozour audio Program #309
برنامه صوتی شماره ۳۰۹ گنج حضور

Please rate this audio
Out of 161 votes | 7629 Views
Poor            Good            Great

    

Set Stream Quality

  

Description

برنامه صوتی شماره ۳۰۹ گنج حضور
اجرا: پرویز شهبازی




تمامی اشعار این برنامه، PDF


 مولوی، مثنوی، دفتر سوم، سطر ۱۲۵۹


پیل اندر خانهٔ تاریک بود

عرضه را آورده بودندش هنود

از برای دیدنش مردم بسی

اندر آن ظلمت همیشد هر کسی

دیدنش با چشم چون ممکن نبود

اندر آن تاریکیش کف میبسود

آن یکی را کف به خرطوم اوفتاد

گفت همچون ناودانست این نهاد

آن یکی را دست بر گوشش رسید

آن برو چون بادبیزن شد پدید

آن یکی را کف چو بر پایش بسود

گفت شکل پیل دیدم چون عمود

آن یکی بر پشت او بنهاد دست

گفت خود این پیل چون تختی بدست

همچنین هر یک به جزوی که رسید

فهم آن میکرد هر جا میشنید

از نظرگه گفتشان شد مختلف

آن یکی دالش لقب داد این الف

در کف هر کس اگر شمعی بدی

اختلاف از گفتشان بیرون شدی

چشم حس همچون کف دستست و بس

نیست کف را بر همهٔ او دسترس

چشم دریا دیگرست و کف دگر

کف بهل وز دیدهٔ دریا نگر

جنبش کفها ز دریا روز و شب

کف همیبینی و دریا نه عجب

ما چو کشتیها بهم بر میزنیم

تیرهچشمیم و در آب روشنیم

ای تو در کشتی تن رفته به خواب

آب را دیدی نگر در آب آب

آب را آبیست کو میراندش

روح را روحیست کو میخواندش

موسی و عیسی کجا بد کفتاب

کشت موجودات را میداد آب

آدم و حوا کجا بد آن زمان

که خدا افکند این زه در کمان

این سخن هم ناقص است و ابترست

آن سخن که نیست ناقص آن سرست

گر بگوید زان بلغزد پای تو

ور نگوید هیچ از آن ای وای تو

ور بگوید در مثال صورتی

بر همان صورت بچفسی ای فتی

بستهپایی چون گیا اندر زمین

سر بجنبانی ببادی بییقین

لیک پایت نیست تا نقلی کنی

یا مگر پا را ازین گل بر کنی

چون کنی پا را حیاتت زین گلست

این حیاتت را روش بس مشکلست

چون حیات از حق بگیری ای روی

پس شوی مستغنی از گل میروی

شیر خواره چون ز دایه بسکلد

لوتخواره شد مرورا میهلد

بستهٔ شیر زمینی چون حبوب

جو فطام خویش از قوت القلوب

حرف حکمت خور که شد نور ستیر

ای تو نور بیحجب را ناپذیر

تا پذیرا گردی ای جان نور را

تا ببینی بیحجب مستور را

چون ستاره سیر بر گردون کنی

بلک بی گردون سفر بیچون کنی

آنچنان کز نیست در هست آمدی

هین بگو چون آمدی مست آمدی

راههای آمدن یادت نماند

لیک رمزی بر تو بر خواهیم خواند

Back

Today visitors: 509

Time base: Pacific Daylight Time