Loading the content... Loading depends on your connection speed!

Ganje Hozour App
Ganje Hozour Iphone App Ganje Hozour Android App

Search
جستجو

Ganj e Hozour audio Program # 07
برنامه صوتی شماره ۷ گنج حضور

Please rate this audio
Out of 1081 votes | 19352 Views
Poor            Good            Great

    

Set Stream Quality

  

Description

برنامه صوتی شماره 7 گنج حضور
اجرا: پرویز شهبازی






مولوی، مثنوی، دفتر اول، سطر شماره ۹۵۶


زاد مردی چاشتگاهی در رسید

در سرا عدل سلیمان در دوید

رویش از غم زرد و هر دو لب کبود

پس سلیمان گفت ای خواجه چه بود

گفت عزرائیل در من این چنین

یک نظر انداخت پر از خشم و کین

گفت هین اکنون چه می‌خواهی بخواه

گفت فرما باد را ای جان پناه

تا مرا زینجا به هندستان برد

بوک بنده کان طرف شد جان برد

نک ز درویشی گریزانند خلق

لقمهٔ حرص و امل زانند خلق

ترس درویشی مثال آن هراس

حرص و کوشش را تو هندستان شناس

باد را فرمود تا او را شتاب

برد سوی قعر هندستان بر آب

روز دیگر وقت دیوان و لقا

پس سلیمان گفت عزرائیل را

کان مسلمان را بخشم از بهر آن

بنگریدی تا شد آواره ز خان

گفت من از خشم کی کردم نظر

از تعجب دیدمش در ره‌گذر

که مرا فرمود حق کامروز هان

جان او را تو بهندستان ستان

از عجب گفتم گر او را صد پرست

او به هندستان شدن دور اندرست

تو همه کار جهان را همچنین

کن قیاس و چشم بگشا و ببین

از کی بگریزیم از خود ای محال

از کی برباییم از حق ای وبال

nurComment by: nur
من قبلا هم این داستان رو خونده وشنیده بودم ولی هرگز متوجه این معنی نشده بودم.خیلی عالی معنی کردید


Back

Today visitors: 252

Time base: Pacific Daylight Time