Parviz Shahbazi

Ganj e Hozour audio Program #500

برنامه صوتی شماره ۵۰۰ گنج حضور

  • Currently 4.16/5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
out of 452 votes
Comments (1)

    
Lights off
Sorry, your favorites list is FULL.

Support Ganje Hozour (حمایت از گنج حضور)

Link to this video/audio

Description

برنامه صوتی شماره ۵۰۰ گنج حضور
اجرا: پرویز شهبازی

PDF متن نوشته شده برنامه با فرمت 


PDF ،تمامی اشعار این برنامه


مولوی، دیوان شمس، غزل شماره ۱۴۷۳


بیایید بیایید به گلزار بگردیم

بر این نقطه اقبال چو پرگار بگردیم

بیایید که امروز به اقبال و به پیروز

چو عشاق نوآموز بر آن یار بگردیم

بسی تخم بکشتیم بر این شوره بگشتیم

بر آن حب که نگنجید در انبار بگردیم

هر آن روی که پشت است به آخر همه زشت است

بر آن یار نکوروی وفادار بگردیم

چو از خویش برنجیم زبون شش و پنجیم

یکی جانب خمخانه خمار بگردیم

در این غم چو نزاریم در آن دام شکاریم

دگر کار نداریم در این کار بگردیم

چو ما بی‌سر و پاییم چو ذرات هواییم

بر آن نادره خورشید قمروار بگردیم

چو دولاب چه گردیم پر از ناله و افغان

چو اندیشه بی‌شکوت و گفتار بگردیم


مولوی، مثنوی، دفتر چهارم، بیت ۳۶۱۱


که تو آن هوشی و باقی هوش‌پوش

خویشتن را گم مکن یاوه مکوش

دانک هر شهوت چو خَمرست و چو بَنگ

پردهٔ هوشست وعاقل زوست دَنگ

خمر تنها نیست سرمستی هوش

هر چه شهوانیست بندد چشم و گوش


مولوی، دیوان شمس، غزل شماره ۱۶۷۰


ما به خرمنگاه جان بازآمدیم

جانب شه همچو شهباز آمدیم

سیر گشتیم از غریبی و فراق

سوی اصل و سوی آغاز آمدیم

وارهیدیم از گدایی و نیاز

پای کوبان جانب ناز آمدیم


مولوی، دیوان شمس، غزل شماره ۶۰۹


بر هر چه همی‌لرزی می‌دان که همان ارزی

زین روی دل عاشق از عرش فزون باشد


مولوی، مثنوی، دفتر دوم، بیت ۸۱


در جهان هر چیز چیزی جذب کرد

گرم گرمی را کشید و سرد سرد

قسم باطل باطلان را می‌کشند

باقیان از باقیان هم سرخوشند

ناریان مر ناریان را جاذب‌اند

نوریان مر نوریان را طالب‌اند

چشم چون بستی ترا تاسه گرفت

نور چشم از نور روزن کی شکِفت؟

تاسهٔ تو جذب نور چشم بود

تا بپیوندد به نور روز زود

چشم باز ار تاسه گیرد مر ترا

دانک چشم دل ببستی بر گشا


مولوی، دیوان شمس، غزل شماره ۸۸۸


پنبه برون کن ز گوش عقل و بصر را مپوش

کان صنم حله پوش سوی بصر می‌رود

نای و دف و چنگ را از پی گوشی زنند

نقش جهان جانب نقش نگر می‌رود

آن نظری جو که آن هست ز نور قدیم

کاین نظر ناریت همچو شرر می‌رود

جنس رود سوی جنس بس بود این امتحان

شه سوی شه می‌رود خر سوی خر می‌رود

هر چه نهال ترست جانب بستان برند

خشک چو هیزم شود زیر تبر می‌رود

آب معانی بخور هر دم چون شاخ تر

شکر که در باغ عشق جوی شکر می‌رود

بس کن از این امر و نهی بین که تو نفس حرون

چونش بگویی مرو لنگ بتر میرود


مولوی، مثنوی، دفتر سوم، بیت ۱۹۷۹


تو سفرکردی ز نطفه تا بعقل

نه بگامی بود نه منزل نه نقل

سیر جان بی چون بود در دَور و دَیر

جسم ما از جان بیاموزید سَیر

سیر جسمانه رها کرد او کنون

می‌رود بی‌چون نهان در شکل چون

گفت روزی می‌شدم مشتاق‌وار

تا ببینم در بشر انوار یار

تا ببینم قُلزُمی در قطره‌ای

آفتابی دَرج اندر ذره‌ای


مولوی، مثنوی، دفتر اول، بیت ۶۷۸


ده چراغ ار حاضر آید در مکان

هر یکی باشد بصورت غیر آن

فرق نتوان کرد نور هر یکی

چون به نورش روی آری بی‌شکی


مولوی، مثنوی، دفتر اول، بیت ۶۸۳


صورت سرکش گدازان کن به رنج

تا ببینی زیر او وحدت چو گنج

ور تو نگدازی عنایتهای او

خود گدازد ای دلم مولای او

او نماید هم به دلها خویش را

او بدوزد خرقهٔ درویش را


مولوی، مثنوی، دفتر دوم، بیت ۳۱۰۶


دوزخ و جنت همه اجزای اوست

هرچه اندیشی تو او بالای اوست

هرچه اندیشی پذیرای فناست

آنک در اندیشه ناید آن خداست

بر در این خانه گستاخی ز چیست

گر همی‌دانند کاندر خانه کیست؟

ابلهان تعظیم مسجد می‌کنند

در خرابی اهل دل جد می‌کنند

آن مجازست این حقیقت ای خران

نیست مسجد جز درون سروران

مسجدی کان اندرون اولیاست

سجده‌گاه جمله است آنجا خداست


مولوی، مثنوی، دفتر سوم، بیت ۴۰۹


حال او اینست کو خود زان سو است

چون بود بی تو کسی کان تو است؟

حق همی‌گوید که آری ای نَزِه

لیک بشنو صبر آر و صبر بِه

صبح نزدیکست خامش کم خروش

من همی‌کوشم پیِ تو تو مکوش


مولوی، مثنوی، دفتر دوم، بیت ۳۰۸۵


آنچ می‌گوید درین اندیشه‌ام

آن هم از دستان آن نفسست هم

وآنچ می‌گوید غفورست و رحیم

نیست آن جز حیلهٔ نفسِ لئیم

ای ز غم مرده که دست از نان تهیست

چون غفورست و رحیم این ترس چیست؟


مولوی، دیوان شمس، غزل شماره ۲۸۶۲


همچو آیینه شوی خامش و گویا تو اگر

همه دل گردی و بر گفت زبان نستیزی


منسوب به مولانا


دیده ای خواهم که باشد شه شناس 

تا شناسد شاه را در هر لباس


عطار، منطق الطیر 


مرد می‌باید که باشد شه شناس

گر ببیند شاه را در صد لباس

Tags



Comments

  1. jahangir
    10 years ago

    با سپاس از برنامه های پر محتوا و زیبایتان و با اجازه : میدانید همه چیز انرژی است و تبادل انرژی . و زیبا و پاک ترین ان پیوستگی است . و ابدی چون هم این جهانی است و هم آن جهانی
    شادیتان افزون باد

Sign in or sign up to post comments.
Parviz Shahbazi
Ganj e Hozour audio Program #500
برنامه صوتی شماره ۵۰۰ گنج حضور
Category:
برنامه های صوتی گنج حضور
برنامه های صوتی ۵۰۰ - ۴۰۱
Views: 15,854
Submitted by: admin, Apr 09 2014






حمایت گنج حضور


 بیننده عزیز برنامه گنج حضور:

  با سلام و احوالپرسی، با تشکر و قدردانی ازشما که این برنامه را تماشا می کنید، از شما تقاضا  داریم که عضو خانواده گنج حضور شوید و به هر اندازه که می توانید و می خواهید این برنامه و تلویزیون را ،هر ماهه، حمایت مالی کنید. لطفاً به این امر مهم توجه فرمایید که برای ادامه خدمات  فرهنگی این تلویزیون حمایت مالی اشخاصی که از آن استفاده می کنند، ضروری است. این تلویزیون منبع دیگری برای درآمد ندارد. لطفاً تصمیم خود را در این مورد به ایمیل: support@parvizshahbazi.com اطلاع دهید.


در صورت لزوم با ‍پشتیبانی گنج حضور با شماره 001-438-686-7580 تماس بگیرید.


حمایت مالی به روشهای آسان زیر امکان پذیر است:

     

   
   

    ۱- از طریق کردیت کارت و Paypal







۲- از طریق دادن کردیت کارت خودتان به ما، تا هر ماهه به مقداری که شما می خواهید، بعنوان حق عضویت، چارج شود.





۳- از طریق فرستادن چک به آدرس زیر: 







Parviz Shahbazi

P.O. Box 745 Woodland Hills, CA

91365 USA. 







               

۴- از طریق فرستادن پول نقد به حساب بانکی گنج حضور، از تمام نقاط دنیا غیر از ایران، یا واریز (Deposit) کردن از نقاط مختلف آمریکا یا کانادا، به شرح  زیر:



 

 

 

WELLS FARGO BANK



6001 Topanga Canyon Blvd
Woodland Hills, CA

91367 USA.

Beneficiary Name: TREASURE OF PRESENCE FOUNDATION, INC.


Account #: 9375957264 Routing: 121000248


Swift #WFBIUS6S